روایت درمانی - زندگی عاقلانه

روایت درمانی

نظریه روایت معتقد است انسانها تمایل دارند زندگی خود را به شکل یک داستان منطقی، معنادار و پیوسته درنظر بگیرند، تا بوسیله آن بتوانند اهداف و توقعات آینده خود را پیش ببرند.این نظریه معتقد است آنچه بیش از خود وقایع و رویدادها در زندگی انسانها مهم است، مواجه معنایی افراد با این وقایع است، انسانها باید به عنوان خلق کننده های معنی درنظر گرفته شوند و روایت فرآیندی است که بواسطه آن، معنی شکل می گیرد، و تحول و تفسیر می یابد.در روایت با واقعیتهایی روبرو هستیم که افراد مختلف به شیوه های خاص خود آنها را روایت می کنند، و این روایت ها حاصل تفسیر افراد از تجارب زندگی شان است.روایت دربرگیرنده شناخت، نگرش، هیجان و احساسات افراد نسبت به زندگی شان است.از طریق روایت های افراد می توان به احساسات، هیجانات و نگرشهای آنان دست یافت.انسانها براساس روایت هایی که ساخته اند دست به کنش و عمل می زنند و این فرآیند سبب می شود احساس نمایند قادر به پیش بینی و کنترل زندگی خود هستند.

 

Epson و White(1990) یک داستان یا روایت خود را به این صورت تعریف کرده اند:« افراد در تلاش برای خلق مفهوم زندگی ، با تکلیف تنظیم تجاربشان از رویدادها در توالی زمان مواجه می شوند، این تنظیم باید به نحوی باشد که به شرح منسجمی از خود و دنیای اطرافشان دست یابند، باید تجارب خاص گذشته، حال و تجاربی که پیش بینی شده اند در آینده رخ خواهند داد، در یک سلسله خطی که گسترش دهنده این شرح است به هم بپیوندند.این شرح را می توان داستان یا روایت خود نامید.»

این دو نفر درباره مشکلات به طریقی اساساً متفاوت از پیشینیان خود صحبت می کردند.آنها مشاهده کردند که وقتی مشکلات بر زندگی افراد مسلط می شوند، داستانهایی که آنها درباره خودشان می گویند منفی و سرشار از مشکل می شود، آنها به «مکالماتی» اشاره کرده اند که به منظور حمایت از مردم در برابر مشکلات طراحی شده اند و به آنان در صف کردن منابع خود بر علیه مشکلات کمک می نماید.درطی «مکالمات سودمند» طیف وسیعی از تجارب زندگی – مواقعی که مردم تحت نفوذ مشکلات قرار گرفته اند و مواقعی که چنین نیست- به هم می آمیزند.هارلن اندرسون و هارولد گویشان در نظر گرفتن درمانگر در نقش کارشناس را رد کرده اند و در عوض این ایده را پیشنهاد کرده اند که درمان باید یک «کفتگوی مشارکتی»  باشد.یکی از زیر مجموعه های روایت درمانی، دیدگاه راه حل های روایی است.اساس این دیدگاه بر این است که افراد دارای ترجیحاتی قوی هستند مبنی براینکه چطور دوست دارند خودشان را درنظر بگیرند، عمل کنند و توسط دیگران دیده شوند، این منظومه ترجیحات «دیدگاه برگزیده» نامیده می شود.قدرتمندی دیدگاه برگزیده بر سادگی و در عین حال تماس عمیق و آن هم با فهمماهیت مسایل انسانی و چگونگی حل آنها از طریق مکالمات برنامه ریزی شده، تکیه دارد.مردم وقتی در بهترین شرایط خود هستند که مطابق با آنچه که آرزو دارند باشند، عمل می کنند، فکر می کنند و خود را از دیدگاه دیگران تصور می کنند.مردم وقتی در بدترین شرایط خود هستند که در روشی متناقض با دیدگاه برگزیده خودشان، عمل می کنند، خود را می بینند و تصور می کنند دیگران آنان را  در می نگرند.

مشکلات وقتی ظاهر می شوند و شدت می یابند که مردم فاصله{شکاف}هایی بین دیدگاه برگزیده از خود با اعمال و افکارشان درباره اینکه دیگران چقدر به آنان اهمیت می دهند، تجربه می نمایند.راه حلها و حل مسایل به عنوان گم کردن این فواصل ظاهر می شوند.فرض های روایت درمانی از این قرارند که مردم متخصصان اصلی زندگی خودشان هستند، مردم عادت ها، ارزش ها و توانایی هایی دارند که به آنان کمک می کند تا اثرات مشکلاتشان را در زندگی کاهش دهند.در این درمان ها با تاکید بر قدرت و شایستگی مردم، آنان به اعتراض برعلیه مشکلات متمایل می شوند.درمانگران راه حل های روایی این راهنمایی ها را در طی مکالمات یاری رسان به کار می بندند.- درمانگر توجه ویژه ای به داستان ها و تجاربی از گذشته و حال نشان می دهد که بازتاب نحوه ای هستند که افراد ترجیح می دهند خودشان را نبینند، عمل نمایند و توسط افراد مهم دیگر دیده شوند.

- درمانگران توجه می کنند که چطور مشکلات با عمل کردن مردم برطبق ترجیحات خود تداخل می نمایند.

- درمانگر و مراجع درباره اینکه آینده در هنگام حل مشکل چطور خواهد بود، بحث می نمایند.

- درمانگر روایت هایی از گذشته و حال را معین می کنند که با دیدگاههای برگزیده تطابق دارند و با اعمال و دیدگاههای پر زحمت که نگه دارنده مشکلات و مسایل هستند، متناقض اند.- درمانگر از مراجع «پرسش هایی رمزی» می پرسد، برای مثال از او

 می پرسد که چطور فردی با صفات برگزیده پر کار و سودمند به بی علاقگی عمل کردن و احساس افسردگی رسیده است.

- درمانگر و مراجع توضیحاتی جانشین را درباره بسط مشکلات، ایجاد می  نمایند که با نحوه ای که مردم دوست دارند دیده شوند هماهنگ و الهام بخش اعمال جدید است.- درمانگران مراجعان را تشویق می کنند تا درباره ترجیحات، امیدها و مقاصدشان با افراد دیگری که برایشان مهم هستند صحبت کنند.مکالمات مفید درون اتاق درمان، مکالمات یاری ساز بیرون از اتاق درمان را تولید می نمایند.براساس این دیدگاه وقتی مراجعان ملاحظه می نمایند که درمانگرانشان آنان را براساس شیوه های برگزیده خودشان می نگرند، آماده اند تا با گشودگی بیشتری درباره مشکلات خود صحبت نمایند، و احساس توانایی می نمایند تا راه حل های جانشین را درنظر بگیرند.آنان با احتمال بیشتری به منابع و نیرویشان توجه می کنند، و مشکلات جاری خود را به عنوان رازهایی درنظر می گیرند که مستلزم توضیح هستند تا حقایقی که نشان دهنده هویت آنان هستند.مردم اغلب دوباره مشکلات خود را مورد بازبینی قرار می دهند و یا روایت های جدیدی می سازند.در واقع یک جنبه بی همتای دیدگاه راه حل های روایی ادغام داستان گویی مجدد و تنظیم دوباره است.تنظیم دوباره به عنوان راهی برای تغییر دادن زمینه هیجانی(restoring)، مفهومی(reframing) یا دیدگاهی در ارتباط با موقعیتهایی که تجربه می شوند، تعریف شده است.در تنظیم دوباره موقعیت تجربه شده در چهارچوبی دیگر قرار می گیرند که داده های آن موقعیت را به همان خوبی یا حتی بهتر از چهارچوب قبلی تنظیم می نمایند.درواقع درمانگر و مراجع توضیحی جایگزین از تکامل تدریجی شکل را بسط می دهند که اجازه می دهد رفتارهای نگه دارنده مشکل کنونی reframe شوند.این توضیح اختیاری جدید با دیدگاههای برگزیده افراد هماهنگ است.تغییرات درمانی هنگامی رخ می دهند که مردم شروع به تعدیل رفتارهای خود می نمایند تا پذیرای چارچوب روایتی جدیدی شوند.در واقع می توان گفت reframing  در مورد مشکلات فوری تر به کار می رود اما restoring در مورد زمینه ای وسیع تر از معنا(meaning)به کار می رود که تجارب گذشته ، اکنون و آینده را دربر می گیرد.دیدگاه راه حل های روایی با پایه مکالمات سودمند قرار گرفته است که به افراد اختیار تحت تسلط قرار دادن زندگی شان را می دهد و راه هایی را جستجو می کند که با روش های برگزیده بودن و رفتار کردن هماهنگ است.افراد در هنگام پریشانی و مواجه با مشکلات شکافهایی را بین آنچه دوست دارند باشند و انچه هستند و بین آنچه دوست دارند به نظر بیایند و نحوه ای که توسط دیگران دیده می شوند، تجربه می نمایند.و در واقع درمان کمک به افرادبرای نزدیک تر کردن این شکاف ها است.در واقع در این حالت روایت افراد از وضع کنونی و واقعی آنها به روایتی که از وضع ایده آل خود در ذهن دارند، نزدیک می شود.





:جستجو
:جستجو